جدول جو
جدول جو

معنی صاحب حدیث - جستجوی لغت در جدول جو

صاحب حدیث(حِ حَ)
آنکه حدیث داند. محدث: موفق امام صاحب حدیثان و همه اعیان گفتند صواب جز این نیست که اگر جز این کرده آید این شهر غارت شود. (تاریخ بیهقی). موفق امام صاحب حدیثان با طغرل برفته بود. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
صاحب حدیث
آن که حدیث داند محدث
تصویری از صاحب حدیث
تصویر صاحب حدیث
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بِ حَ)
اصحاب حدیث مالک و شافعی و سفیان ثوری و احمد بن حنبل و اصحاب ایشان و غیرهم. (نفایس الفنون). یکی از دو مذهب سنّت و جماعت و آنان پنج فرقه اند:داودیه. شافعیه. مالکیه. حنبلیه. عشریه. (بیان الادیان). و شهرستانی آرد: از مردم حجاز بودند و در زمرۀ اصحاب مالک بن انس و اصحاب محمد بن ادریس شافعی و اصحاب سفیان ثوری و اصحاب احمد بن حنبل و اصحاب داود بن علی بن محمد اصفهانی بشمار میرفتند و آنان را از اینرو اصحاب حدیث میخواندند که عنایت آنان به تحصیل احادیث و نقل اخبار بود و بنای احکام را بر نصوص مینهادند و به قیاس جلی و خفی هنگام یافتن خبر یا اثری رجوع نمیکردند. شافعی (رض) گفت: هرگاه برای من مذهبی بیابید و آنگاه خبری بدست آورید که برخلاف آن مذهب من باشدباید بدانید که مذهب من همان خبر است، و این کسان از اصحاب شافعی بودند: ابوابراهیم اسماعیل بن یحیی مزنی. ربیع بن سلیمان جیزی. حرمله بن یحیی تجیبی. ربیع مرادی. ابویعقوب بویطی. حسن بن محمد بن صباح زعفرانی. محمد بن عبدالله بن عبدالحکم مصری و ابوثور ابراهیم بن خالدکلینی. و این گروه افزون بر اجتهاد شافعی به اجتهادی نمی پرداختند بلکه در آنچه از وی نقل شده بود از لحاظ توجیه و استنباط تصرف میکردند و همه توجیهات و استنباطات خود را از منقولات وی صادر میکردند و به هیچ رو با نظر وی بمخالفت برنمیخاستند. (از ملل و نحل شهرستانی چ مطبعۀ حجازی قاهره ج 1 ص 265) :
خواجه بوبکر حصیری سر اصحاب حدیث
حجت شافعی و معجزۀ پیغمبر.
فرخی.
و رجوع به اصحاب رای شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صاحب حد
تصویر صاحب حد
صاحب الحد: مرز دار مرزبان
فرهنگ لغت هوشیار